قیمت یک دارایی مالی مانند یک سهم، جفت ارز، کامودیتی یا ارز دیجیتال، اهمیت بسیار زیادی برای معامله دارد و در نهایت، تغییر قیمت است که باعث سود و زیان میشود. تریدرهایی که صرفاً به چارتهای قیمتی متکی هستند، باید از استراتژی پرایس اکشن از جمله تحلیل امواج روند استفاده کرده تا زمان ورود یا خروج از پوزیشن معاملاتی را بدانند. شناخت ساختار پرایس اکشن و ارائه یک استراتژی معاملاتی مؤثر، باعث موفقیت شما میشود. در این مقاله، میخواهیم علاوه بر آشنایی با پرایس اکشن، تکنیکها و اندیکاتورهای مؤثر در طراحی یک استراتژی مؤثر مبتنی بر این روش را بررسی کنیم. همراه ما باشید.
پرایس اکشن چیست؟
تریدرهایی که صرفاً به قیمت یک دارایی برای ترید خود اتکا میکنند، از استراتژی پرایس اکشن استفاده میکنند که این استراتژی، بخش مهمی از تحلیل تکنیکال است. قیمت یک دارایی، یکی از اصلیترین شاخصهای موفقیت است بهنحوی که در نهایت، جابجایی قیمت در بازارهای مالی، سود و زیان را مشخص میکند.
چگونه پرایس اکشن را بخوانیم؟
ترید با پرایس اکشن شامل تحلیل امواج رونددار و امواج پولبک است که با نام امواج ایمپالس و امواج اصلاحی شناخته میشوند. هنگامی یکروند شکل میگیرد که امواج روند دار بزرگتر از امواج اصلاحی شوند.
تریدرها بهدنبال نوسان بالا (swing highs یا SH) و نوسان پایین (swing lowsیا SL) یا طول امواج رونددار و پولبک جهت شناسایی روند هستند. در طی روند صعودی، قیمت باعث SH و SL بالاتر میشود. در روند نزولی نیز، قیمت باعث SH و SL پایینتر میشود. قلهها و درههای خطوط روند بین خطوط حمایت و مقاومت در یک چارت قیمت قرار دارند.
چارت کندلی آمازون (AMZN) دارای خطوطی است که برای نشان دادن امواج صعودی و نزولی کشیده شده و این خطوط به تشخیص روند نزولی و ریورسال نسبت به روند صعودی کمک میکنند.
امواج قیمت باعث شکلگیری الگوهایی همچون رنج (امواج صعودی و نزولی با اندازه برابر)، مثلثها (کوچکتر شدن امواج قیمت) و مثلثهای برگشتی (SH بالاتر و SL پایینتر) میشوند.
روندها و الگوها، بلوکهای ساختاری اصلی ترید پرایس اکشن را شکل میدهند. علاوه بر این، تریدرها نیز بهدنبال سطوح و الگوهای عرضه و تقاضا در چارتهای شمعی هستند.
الگوهای شمعی
الگوهای شمعی، یکی از مطرحترین روشها برای شناخت پرایس اکشن و درک روند قیمت در آینده هستند. در این قسمت مهمترین الگوهای شمعی صعودی و نزولی را بررسی میکنیم.
الگوهای شمعی صعودی
الگوهای صعودی پس از روند نزولی بازار تشکیل شده و نشان دهنده معکوس شدن حرکت قیمت است. این الگوها شاخصی برای تریدرها جهت باز کردن پوزیشن لانگ برای کسب سود از مسیر صعودی قیمت هستند.
الگوی چکش
الگوی چکش (hammer) نشانمیدهد که هر چند فشار فروش در طول روز وجود دارد، اما فشار خرید قدرتمندی موجب معکوس شدن روند قیمت و صعودی شدن بازار میشود. رنگ بدنه این کندل متفاوت بوده اما چکشهای سبز نشان دهنده بازار صعودی قدرتمند تری نسبت به چکشهای قرمز هستند.
چکش معکوس
الگوی چکش معکوس نیز، جزو کندل های صعودی است. تنها تفاوت این کندل با کندل چکش، بلند بودن شاخ کندل در الگوی چکش معکوس است. این الگو نشان دهنده فشار خرید پس از فشار فروشی است که از قدرت لازم برای جابهجا کردن قیمت بهسمت پایین برخوردار نبوده است. چکش معکوس نشانمیدهد که خریداران بهزودی کنترل بازار را بهدست میگیرند.
اینگالف صعودی
الگوی اینگالف صعودی از دو کندل تشکیل شدهاست. کندل اول، دارای بدنه قرمز رنگ کوتاهی است که کاملاً توسط کندل سبز بزرگتر بعدی پوشیده شدهاست. این حالت، نشان دهنده فشار خریداران برای صعودی کردن روند قیمت است.
الگوی نفوذگر
الگوی نفوذگر (Piercing line) یک الگوی دو شمعی است که از یک کندل قرمز بلند تشکیل شده که پس از آن یک کندل سبز بلند قرار میگیرد. معمولاً گپ بزرگی بین قیمت بسته شدن کندل اول و قیمت باز شدن کندل سبز وجود دارد. این کندل، فشار خرید بزرگی را نشانمیدهد زیرا قیمت بالاتر متوسط قیمت روز قبل است.
ستاره صبحگاهی
الگوی کندل ستاره صبحگاهی (morning star)، نشانه امید به محو شدن روند نزولی بازار است. این الگو، یک الگوی سه شمعی است: یک کندل با بدنه کوتاه بین دو کندل بزرگ قرمز و سبز. این حالت نشانمیدهد که فشار فروش روز اول از بین رفته و ورود به بازار صعودی، محتمل است.
الگوی سه سرباز سفید
الگوی سه سرباز، یکی دیگر از الگوهای صعودی است. این الگو بهصورت کندل های بلند سبز با شاخ کوتاه است که بالاتر از روزهای قبل، باز و بسته میشوند. این سیگنال صعودی، بسیار قدرتمند است و پس از یکروند نزولی رخ میدهد و نشان دهنده پیشرفت قابل ملاحظه فشار خرید است.
الگوهای شمعی نزولی
الگوهای شمعی نزولی، معمولاً پس از یکروند صعودی شکل میگیرند و یک سطح مقاومت را نشان میدهند. صدور چندین الگوهایی نسبت به قیمت بازار باعث میشود تا تریدرها پوزیشنهای لانگ خود را ببندند و پوزیشن شورت را برای استفاده از سقوط قیمت باز کنند.
الگوی مرد آویخته
مرد آویخته، معادل نزولی الگوی چکش است؛ این الگو شکل یکسانی با چکش داشته اما در انتهای یکروند صعودی شکل میگیرد. این الگو نشان دهنده فروش بزرگ در طی روز است؛ اما خریداران قدرت جابجایی قیمت بهسمت بالا را داشتهاند. فروش بزرگ غالباً نشانه آن است که خریداران، در حال از دست دادن کنترل بازار هستند.
الگوی شهاب (سنگ دنبالهدار)
الگوی ستاره شامگاهی نیز با الگوی چکش معکوس یکسان است؛ اما در پایان یکروند صعودی شکل میگیرد؛ همچنین کندل این الگو بدنه کوچک و شاخ بلندی دارد.
اینگالف نزولی
الگوی اینگالف نزولی در انتهای روند صعودی رخ میدهد. کندل اول، بدنه سبز کوچکی دارد که توسط کندل قرمز بلند بعدی، بهطور کامل پوشیده شدهاست. این الگو نشان دهنده کاهش سرعت حرکت قیمت و نشانه نزولی شدن روند قیمت است. هر چه کندل دوم پایینتر برود، شانس نزولی بودن روند بیشتر خواهد بود.
ستاره شامگاهی
ستاره شامگاهی (Evening Star)، یک الگوی سه شمعی است که مشابه الگوی صعودی ستاره صعودی است. این الگو از یک کندل کوتاه فشرده بین یک کندل سبز بلند و یک کندل قرمز بلند، تشکیلمیشود. این الگو نشان دهنده معکوس شدن روند صعودی است و هنگامی قدرت بالایی دارد که کندل سوم، سود کندل اول را بهطور کامل از بین ببرد.
نحوه عرضه و تقاضا با پرایس اکشن
نواحی عرضه (Supply Areas)، نقاطی هستند که فروشندگان با قدرت زیاد وارد بازار شده و باعث افت قیمت میشوند. تریدرها بهدقت نقاط بازگشت قیمت را دنبال میکنند زیرا در هنگام بازگشت قیمت، فروشندگان همچنان حضور داشته و بهدنبال فروش مجدد هستند و بدین ترتیب، قیمت نیز بیشتر از قبل سقوط میکند.
نواحی تقاضا (Deman Areas) محلهایی هستند که خریداران با قدرت وارد بازار شدهاند. در این نواحی، قیمت در حال افزایش بوده و بازگشت قیمت مشاهده نمیشود. اگر قیمت به آن سطح بازگردد، تریدرها بهدنبال مشاهده و تشخیص افزایش مجدد خرید هستند.
الگوهای ترید پرایس اکشن
الگوهای ادامهدهنده پرایس اکشن
الگوهای ادامهدهنده (Continuation patterns) در طی یکروند رخ میدهند. فرض کنید روند صعودی است و یک مثلث تشکیل میشود. با توجه به روند صعودی، شانس اینکه قیمت بالاتر برود و شکست قیمت رو به بالا رخ دهد، بیشتر است زیرا روند صعودی است. این مفهوم در طی یکروند صعودی و هنگام شکلگیری الگو نیز صدق میکند. استراتژی مناسب در این حالت، صبر کردن برای شکلگیری روند و سپس تشکیل الگو است. سپس ترید صرفاً در حالتی انجام میشود که قیمت، الگو را در جهت روند بشکند. بهشکل زیر در مورد نقره توجه کنید.
ریورسال های پرایس اکشن
ریورسال یا تغییر روند پرایس اکشن هنگامی رخ میدهد که قواعد روند صعودی یا روند نزولی نقض شوند. هنگامی که یکی از این قواعد اولیه نقض شود، روند دچار تغییر میشود. اگر هر دو حالت نقض شود، روند بر اساس امواج جاری، معکوس خواهد شد.
یک روند صعودی را در نظر بگیرید که SH و SL های بالاتری را میسازد. هنگامی که SL پایین تری ساخته شود، این یک علامت هشدار برای تریدرها خواهد بود. سپس اگر قیمت SH پایین تری را بسازد، این حالت نشان دهنده تثبیت ریورسال است. البته این حالت بهمعنای آن نیست که امکان بازگشت دوباره روند و آغاز مجدد روند صعودی وجود ندارد، بلکه شواهد نشان میدهند که ریورسال احتمالاً رخ خواهد داد. چارت زیر نشان دهنده روند قیمت Tesla [TSLA] است که ریورسال پرایس اکشن را از روند صعودی به روند نزولی و سپس بازگشت به روند صعودی نشان میدهد.
استراتژیهای پیشرفته پرایس اکشن
استراتژی معاملاتی ریجکشن قیمت
ریجکشن قیمت هنگامی رخ میدهد که قیمت تلاش میکند از یک سطح مهم عبور کند، اما امکان عبور از این سطح را نداشته و در نتیجه جهت آن بهدلیل اینکه نیروی کافی برای حفظ مومنتوم خود ندارد، معکوس میشود. ریجکشن ها غالباً منجر به حرکات شدید و سریع در جهت مخالف میشوند. برخی از نمونههای ریجکشن قیمت عبارتند از:
- نزدیک شدن قیمت به یک ناحیه قیمتی کلیدی (عرضه، تقاضا یا ناحیه شکست الگو)
- نزدیک شدن قیمت به ناحیه یا حتی شکست جزئی یک سطح
- شکست مومنتوم قیمت و حرکت یمت در جهت دیگر
- حالتی که کندل دُم بلندی دارد.
- قیمت بهسمت دیگر حرکت کرده و فرصت ورود را مهیا میکند
چارت عرضه و تقاضای EUR/USD چندین نمونه از ریجکشن قیمت را نشانمیدهد. در تمامی موارد، کن دلها دمهای بزرگی دارند که نشان دهنده آخرین تلاشهای شکست خورده برای شکست سطح هستند.
استراتژی پرایس اکشن رنکو
چارتهای رنکو (Renko) آجرهایی را تشکیل میدهند که هر آجر جدید، هنگامی ظاهر میشود که قیمت از مقدار مشخصی عبور کند. آجرها صرفاً در زوایای ۴۵ درجه رخ میدهند و تا زمانی که ریورسال رخ دهد، رنگ یکسانی دارند. ریورسال هنگامی است که قیمت، دو آجر را در جهت مخالف تشکیل میدهد.
چارتهای رنکو عملکرد مطلوبی در بازارهای رونددار دارند. اگر رنگ آجرهای چارت رنکو یکسان بوده و ترند ادامه یابد، تریدرها باید در پوزیشن خود باقی بهمانند. اما اگر روند معکوس شود، در این صورت زمان خروج از معامله، فرا میرسد. چارت تسلا بالا با مجدداً با استفاده از آجرهای رنکو، ارائه شدهاست.
استراتژی اسکالپ پرایس اکشن
اسکالپینگ، یک استراتژی معاملاتی است که در آن تریدرها، معاملات خود را بهسرعت و طی چند دقیقه یا کمتر انجام داده و به سود یا زیان میرسند. بهطور مثال در بازار فارکس، صرفاً ۳ تا ۵ پیپ برای حد ضرر و ۵ تا ۱۰ پیپ برای حد سود در نظر گرفته میشود. در بازار سهام، چند سنت از یک سهم بهعنوان حد ضرر و چند سنت نیز بهعنوان حد سود لحاظ میشود. بسیاری از اسکالپرها از چارتهای ۱ دقیقهای بهدلیل سرعت بالای تغییرات آن و بهره مندی از حرکات کوچک قیمت استفاده میکنند.
هدف استراتژی اسکالپ، معامله در جهت روند و یا استفاده از پولبک قیمت در زمان معکوس شدن جهت قیمت است. از این رو، تریدرها بهدنبال الگوهای اینگالفینگ هستند تا وارد معامله شوند. بهطور مثال هنگامی که یک کندل در جهت روند، کندل دیگر در جهت پولبک را بهطور کامل میپوشاند، تریدرها از این فرصت استفاده میکنند.
در شکل زیر، فلشها نشان دهنده الگوهای اینگالفینگ هستند که نقاط ورود احتمالی به معامله را در چارت ۱ دقیقهای Alcoa [AA] را ارائه میکنند. هر چند این حالت مثالی از استراتژی اسکالپ است، میتوان از کل مفاهیم و استراتژیهایی که پیشتر بیان شد، برای پرایس اکشن استفادهکرد.
استراتژی پرایس اکشن در سویینگ تریدینگ
میتوان از هر یک از استراتژیهای پرایس اکشن که در بالا اشاره شد، بهعنوان بخشی از استراتژی سویینگ تریدینگ استفادهکرد. معمولاً سویینگ تریدرها از چارتهای ۴ ساعتی و روزانه برای یافتن ستاپ های معاملاتی استفاده میکنند. البته ممکن است آنها از چارتهای ۱۵ دقیقه و ۵ دقیقهای برای تنظیم دقیق موقعیت ورود خود به بازار، بهره ببرند.
به مثالی در مورد عرضه و تقاضا همراه با ترید با روند توجه کنید. چارت USD/CAD زیر نشان دهنده روند نزولی کلی در چارت ۴ ساعتی است. مشاهده میشود که قیمت افزایشیافته، یک سویینگ بالا (SH) ایجاد کرده، کاهش یافته و سپس وارد روند نزولی کوتاه مدت پیش از افزایش مجدد قیمت، میشود. با توجه به نزولی بودن روند و ورود قیمت به ناحیه عرضه، میتوان یک پوزیشن شورت (فروش) را در این حالت، در نظر گرفت.
اگر قیمت وارد ناحیه عرضه شود، غالباً از قله قبلی فراتر میرود. اگر بهدنبال شورت گرفتن هستید، میتوانید هنگامی وارد معامله شوید که یک الگوی اینگالفینگ نزولی تشکیل شده یا قیمت وارد محدوده رنج شده و سپس محدوده رنج بهسمت پایین شکسته میشود. فلشها نشان دهنده شکست محدوده رنج بهسمت پایین هستند.
حد ضرر و حد سود برای ترید پرایس اکشن
شما میتوانید ریسک معامله خود را با قرار دادن حد ضرر در هر معامله، کنترل کنید. هنگام خرید و گرفتن پوزیشن لانگ، حد ضرر پایینتر از آخرین دره قرار میگیرد. هنگام شورت گرفتن یک دارایی، میتواند حد ضرر را بالاتر از آخرین قله قرار دهید. در هر دو حالت، حد ضرر باعث کنترل ریسک معکوس شدن قیمت بر خلاف جهت مورد نظر شما میشود. در مورد چارتهای رنکو، میتوانید زمانی از ترید خارج شوید که جهت آجرها معکوس شده و رنگ آنها تغییر میکند.
تریدرهای پرایس کشن باید حد سود خود را نیز تعیین کنند. میتوان این کار را بهروشهای مختلف انجام داد. یکی از سادهترین روشها، استفاده از نسبت ریسک به ریوارد است. بهطور مثال، در صورت ریسک کردن ۰.۰۵ دلار در هر سهم در ترید اسکالپ، میتوانید با سود ۰.۱ دلار خارج شوید. در این حالت، نسبت ریسک به ریوارد شما ۲:۱ است. میتوانید برای معامله اسکالپ از نسبت ریسک به ریوارد ۱.۵:۱ یا ۲:۱ استفادهکنید. برای سویینگ تریدینگ میتوانید از نسبت ۳:۱ یا حتی بیشتر استفادهکنید، اما تریدرها میتوانند خودشان بر اساس تحلیل و ریسک پذیری خود، نسبت ریسک به ریوارد مطلوب خود را تعیین کنند.
بهترین اندیکاتورها برای ترید با پرایس اکشن
بسیاری از تریدرها از اندیکاتورها برای تشخیص هر چه بهتر نقاط ورود و سطوح حد ضرر و حد سود استفاده میکنند. این اندیکاتورها معاملاتی، تایید کننده آنچه تریدر در پرایس اکشن مشاهده میکند، خواهند بود.
ریتریسمنت فیبوناچی برای سطوح حمایت و مقاومت
ریتریس فیبوناچی بر روی چارت از پایین به بالا (در روند صعودی) یا از بالا به پایین (در روند نزولی) کشیده میشود. این سطوح، نواحی را نشان میدهند که احتمال بازگشت قیمت از آن نواحی وجود دارد. این سطوح بهترتیب %۲۳.۶، %۳۸.۲، %۵۰، %۶۱.۸ و %۱۰۰ هستند. در یکروند پرقدرت، پولبک ها نسبتاً کم عمق بوده و عموماً تنها به سطح %۳۸.۲ میرسند. در بیشتر روندها، عبور پولبک ها از سطوح %۵۰ و %۶۱.۸، رایج است.
چارت زیر نشان دهنده یکروند صعودی متعادل در قیمت نفت خام است. آخرین موج صعودی جهت ترسیم ابزار ریتریسمنت استفاده میشود. سطح %۱۰۰، پایینترین سطح و %۰ در بالا قرار میگرید، زیرا قیمت در حال افزایش است. شما میتوانید این روش را در صورت سقوط قیمت، معکوس کنید.
شاخص قدرت نسبی (RSI) برای مومنتوم
شاخص قدرت نسبی (RSI)، تغییرات قیمت را در محدوده قیمتی با پریود ۱۴ واحدی میسنجد. هنگامی که RSI بالاتر از %۷۰ است، قیمت در محدوده بالا قرار دارد که در طی ۱۴ پریود آخر معامله شدهاست. هنگامی که RSI پایینتر از %۳۰ است، قیمت در محدوده پایین قرار دارد که در طی ۱۴ پریود آخر معامله میشود.
تریدرها غالباً منتظر هستند که قیمت از این نواحی در طی روندها خارج شده تا ترید آنها تایید شود. در طی روند صعودی، تریدرها بهدنبال خرید در شرایطی هستند که RSI پایینتر از ۳۰ بوده و بهسمت بالا حرکت میکند. در طی روند نزولی، تریدرها هنگامی وارد پوزیشن شورت میشوند که RSI بالاتر از ۷۰ حرکت کرده و سپس نزول میکند. سایر سیگنالهای پرایس اکشن عموماً جهت تایید این سیگنالها استفاده میشوند.
در شکل زیر، مجدداً چارت نفت خام را را مطابق تصویر قبل بررسی میکنیم، اما این بار، RSI به چارت اضافه شده است. RSI به پایینتر از ۳۰ سقوط کرده و سپس مجدداً به بالا بازگشته است و بهطور همزمان، پرایس اکشن و ری تریس فیبوناچی نیز سیگنال ورود را میدهند.
اسیلاتور استوکستیک برای شناسایی معکوس شدن روند
میتوان از اسیلاتور استوکستیک جهت کمک به تشخیص نقاط عطف و تایید سیگنالهای پرایس اکشن استفادهکرد. این اسیلاتور مشابه با RSI استفاده میشود. دو خط بر روی اندیکاتور استوکستیک وجود دارند: استوکستیک و خط سیگنال. خط سیگنال، میانگین متحرک استوکستیک است، بنابراین با سرعت کمتری حرکت میکند.
تریدری که بهدنبال ترید با سیگنال پرایس اکشن است، میتواند منتظر باشد تا استوکستیک به خط سیگنال برسد. اگر تریدر بهدنبال ترید لانگ (خرید) است، باید منتظر سیگنال پرایس اکشن و استوکستیک باشد تا بالاتر از خط سیگنال برود. استوکستیک، اطلاعات مشابهی را با RSI در چارت نفت خام ارائه میکند.
اندیکاتورها غالباً به سیگنالهای پرایس اکشن کمک میکنند، اما عموماً سیگنال پرایس اکشن در اولویت است. ممکن است انتظار برای تایید گرفتن از این اندیکاتورها تأخیری باعث شود که تریدر فرصت کسب سود را از دست داده و در نتیجه گرفتن تایید از این اندیکاتورها، پرهزینه باشد.
مدیریت ریسک در پرایس اکشن
مدیریت ریسک در معامله پرایس اکشن، همانند مدیریت ریسک در هر سبک ترید دیگر حائز اهمیت است. مهمترین قواعدی که باید در این خصوص رعایت شود، عبارتند از:
- حداکثر میزان ریسک پذیری خود را تعیین کنید، یعنی ضرری که شما میتوانید در هر معامله پیش از ورود به ترید تحمل کنید. عموماً توصیه میشود تریدرها بیش از %۲ سرمایه خود را در بازار، وارد معامله نکنند.
- همبستگی بین داراییها و گستره متنوع سازی داراییها را بشناسید.
- زمان خروج از معامله را پیش از ورود تعیین کنید.
- نسبت رسیک به ریوارد خود را تعیین کنید.
کلام پایانی
پرایس اکشن بهمعنای حرکت قیمت یک دارایی در طی زمان است. پرایس اکشن، مبنای بسیاری از ابزارهای تحلیل تکنیکال سهام، کامودیتی یا سایر چارتهای دارایی است. روشها و استراتژیهای متفاوتی برای استفاده از پرایس اکشن وجود دارند که در این مقاله مورد اشاره قرار گرفتند.
سوالات متداول
آیا پرایس اکشن برای ترید مناسب است؟
پرایس اکشن، عملکرد بسیار مطلوبی در بازارهای روند دار یا شرایط رنج بودن قیمت دارد. همچنین می توان از استراتژی های این روش برای هر چه بالاتر بردن سود و کاهش زیان یک معامله استفاده کرد.
چه عاملی در تغییر قیمت در پرایس اکشن نقش دارد؟
در ترید پرایس اکشن، عوامل فاندامنتال موثر بر جابجایی قیمت در نظر گرفته نمی شوند. در واقع، این روش صرفا متمرکز بر تاریخچه قیمت و نحوه حرکت قیمت در یک بازه زمانی است.
آیا امکان خودکارسازی پرایس اکشن وجود دارد؟
بله شما می توانید از یک الگوریتم معاملاتی پرایس اکشن بر اساس بازار، تایم فریم، بزرگی ترید و زمان انجام ترید توسط الگوریتم استفاده کنید.
بهترین زمان برای ترید پرایس اکشن چه زمانی است؟
برای ترید روزانه، چارت های ۱۵ دقیقه و ۳۰ دقیقه مطلوب هستند. تریدرهایی که از اندیکاتورها در استراتژی معاملات خود استفاده می کنند، می توانند از تایم فریم ۱۵ دقیقه یا کمتر بهره گیرند. در مورد ترید بر اساس پرایس اکشن، تایم فریم های ۱۵ و ۳۰ دقیقه بسیار مناسب هستند.